دلم همچون امواج خروشان دریا بی قرار و بی تابست
دلتنگی امانم را بریده..
بر هر کوچه و برزن فریاد زدم...
بر هر در و دیواری درد دل نوشتم..
افسوس چارهای بر این دل تنگ نبود..
تو کجایی ؟؟؟
که همه بیقراریهایم برای توست..
کجایی که ببینی این دخترک مغرور
اینک دلشکسته و محزون کنجی نشسته
در انتظار ..
انتظار لحظهای دیدن تو ..
شنیدن صدای تو..
کجایی بی معرفت ..
که دردت را بر دلم گذاشتی و دل به دیگری سپردی..
این انصاف نبود..
بی انصاف..
بازدید : 505
پنجشنبه 28 آبان 1399 زمان : 20:38